میپردازیم به اسناد و مدارکی که توسط باستانشناسان در طی چند صد سال گذشته از دل خاک بیرون آمده است و همچنین مکانهائی مانند اهرام مصر و اهرام مایا و اینکا، که قرنهاست انسان مناظره گر آنان است و بقولی در پی شکستن کد و رمز و رموز آنان است. ابتدا به تقویم تمدن «مایا» می پردازیم و آنکه اصولا چگونه مردمی در چهار هزار و اندی سال پیش چنین تقویم دقیقی را طراحی کرده اند و آیا غرض از درست کردن چنین تقویمی اتفاقی بوده و فقط جنبه اندازه گرفتن زمان را داشته و یا آنکه آنان قصد اخطار دادن به آیندگان را داشته اند، البته جواب چنین سوالی شاید به سادگی در اختیار ما قرار نگیرد ناگفته نماند که سوالات بیشماری در رابطه با تقویم «مایا»، مطرح است و در چند سال گذشته محققان بیشماری برای کشف کردن اسرار تمدن مایا به آن منظقه سفر کرده اند درمیان این افراد مایلم به شخصیتی بنام «گراهام هنکاک» اشاره کنم که به کشفیات قابل ملاحظه ای دست یافته که بطور خلاصه به آن نظری می اندازیم، وی در رابطه با قوم «مایا»، عقیده دارد که اهرامی که در «تیهووا ناکو» یا دربخشهای دیگرجنوب آمریکا، ساخته شده اند بدون شک با اهرام مصر و بناهای شبیه به اهرام مانند زیگورات در ایران و بناهای اینکا در آسیای میانه و حتی اهرام چین که همواره مسکوت نگاه داشته شده است در ارتباط می باشند او می گوید، بدلیل استفاده از یکنوع سنگ درساختمان اهرام بنام» لایم استون»سازندگان اصلی آنان آگاهی کاملی بر انرژی خاص این نوع سنگ داشته اند که هنوز دقیقا برای دانشمندان ما روشن نیست که چرا در تمام اهرام این نوع سنگ بکار رفته است! گراهام نگاهی به رابطه تقویم و ستاره شناسی «مایاها»،کرده و اشاره می کند و می گوید؛ علوم ستاره شناسی و نجوم این قوم ، بی نظیر بوده است و هنوز نمی دانیم چگونه آنان با تکنولوژی آنزمان که به عقیده دانشمندان ناچیز شمرده شده چگونه توانسته اند نظم ستارگان را اینگونه دقیق شناسائی کنند وی معتقد است که اهرام دیگری در نقاط دیگر کره زمین مانند چین و ژاپن وجود دارند که بعنوان مثال اهرام ژاپن اخیرا در اعماق آبهای ساحلی کشف شدند و این اهرام با دیگر اهرامی که در نقاط گوناگون وجود دارند کره زمین را مانند کمر بند محافظی در مقابل چیزی ناشناخته محافظت می کنند.
درمیان باستانشناسان غربی ، برجسته ترین آنان پروفسور «ذکریا سیچین»، است که با احاطه وسیع بر زبان سومری داشته و تا به امروز توانسته است هزاران لوح سومری را ترجمه کرده و در هشت کتاب نفیس آنرا قرار دهد و بقولی تاریخ بشر را دوباره نوشته است البته بحث و جدل در رابطه با آثار وی هنوز در جریان است اما همانگونه که پروفسور ذکریا اشاره کرده و گفته است: آثار سومری را من صرفا ترجمه کرده ام و نه چیزی بدان اضافه کرده و یا کم کرده ام و این الواح ترجمه شده ، تئوری نمی باشد بلکه واقعیت حوادثی است که در دوران باستان اتفاق افتاده است. ذکریا می گوید؛ تمام اهرام بدست خدایان سومری یا همان «آناناکیها»، در یک دوره خاص که حدود 10 تا 12 هزار سال پیش است ساخته شده اند و در تمامی این اهرام الواح ، سنگ نوشته ها و مجسمه هائی وجود دارند که همه حاکی از گذر سیاره عظیمی میکند که در منظومه شمسی هر «3600»، سال سبب تغییرات جوی شدید در کره زمین و دیگر سیارات منظومه شمسی میگردد، وی ادامه داده و می گوید؛ بدلیل طولانی بودن زمان «3600»، سال وعمر کوتاه انسان و در برابر آن این حادثه بسیار عظیم و بخشا ویرانگر از ذهن انسان پاک می گردد تا آنکه زمان بازگشت آن جسم عظیم یا کره معروف بنام«نیبیرو»، تکرار می گردد، تغییرات جوی ناخواسته ای بوقوع می پیوندد و متاسفانه بدلیل نداشتن رکورد دراز مدت از وضعیت آب و هوای کره زمین بشر دچار سردرگمی و این سوال بزرگ می گردد که چرا آب و هوای کره زمین که اصولا باید همیشه یکسان بوده و دچار تغییر نگردد بدین شکل عظیم مختل می گردد. پرفسور ذکریا می گوید، متاسفانه تاریخ بدست افرادی مغرض نوشته شده است و واقعیت وجودی سیاره نیبیرو در هیچ کتاب تاریخی اشاره نشده است، حال یا قدرتمندان جهان از این امر آگاهند و نمی خواهند مردم دچار وحشت گردند و یا آنکه نمی خواهند مردم سر از چنین اسراری درآورند . او چنین خاطر نشان می کند که اهرام موجود درکره زمین توسط خدایان سومری در هزاره های گذشته بمنظور هدف خاصی ساخته شده وسپس توسط اقوام بومی و محلی اشغال شده است بعنوان مثال اهرام مصر هیچ ارتباطی با پادشاهان مصری ندارند و آنها یعنی پادشاهان مصری هزارن سال پس از ساخته شدن اهرام از آن بعنوان نمادی از قدرت خود نام برده اند و همانطور که همه میدانیم حتی باستانشناسان مصری متعصب هم اعتراف کرده اند هیچ مدرکی تا به امروز از چگونگی ساخته شدن اهرام توسط مصریان، یا پادشاهان آنان بدست نیامده است. پرفسور ذکریا، می گوید؛ هر «3600 » سال مسافران فضائی بنام «آنوناکی ها» در زمان نزدیکی کره خود بنام «نیبیرو «، به زمین، سفاینی بسوی کره زمین میفرستند تا موجوداتی بنام انسان را که خود خلق کرده اند، وضعیتشان را بررسی کنند و هرگاه که به زمین می آیند در صورت تمایل ، هدیه یا تکنولوژی جدیدی را در اختیار بشر قرار می دهند. وی درپایان می گوید؛ اولین کتاب یعنی کتاب «گیلگمش»، توضیحات دقیقی راجع به این مسافران فضائی داده است که می توانید آن را مطالعه کنید.
به نام خدا
منبع:ویکی پدیا
«کعبه» بنایی در میان مسجد الحرام در شهر مکه در کشور عربستان سعودی است. کعبه مقدس ترین مکان در دین اسلام است. نام کعبه اشارهبه چهارگوش بودن این سازه دارد. در قرآن، کتاب مذهبی مسلمانان آمده که بنای کعبه توسط یکی از انبیاء خدا بنام ابراهیم و پسرش اسماعیل ساخته شده است. بعضی هم بر این باورند که خانه خدا قبل از ابراهیم ساخته شده بود و نخستین سازنده آن حضرت آدم است.
در اطراف بنای کعبه مسجدی بنام مسجد الحرام ساخته شده است. همه مسلمانان جهان در هنگام نماز رو به جهت کعبه می ایستند و به این نحو جهت گیری موقع نماز، رو به قبله ایستادن گفته می شود.
بر اساس اصول پنجگانه دین در اسلام، هر مسلمانی در صورت برخورداری از استطاعت مالی و بدنی، می بایست در دوران زندگی اش لااقل یکبار به حج مشرف شده و مراسم دینی خاصی را به جا بیاورد. یکی از بخشهای اصلی مراسم حج، هفت دور طواف به گرد خانه کعبه است.
نامهای دیگر کعبه
«بیت العتیق»، «بیت الحرام»، «بیت المعمور» و «بیت المحرّم» از نامهای دیگر کعبهاند که در قرآن به آن اشاره شده است.
سنگ بنای کعبه
بنای کعبه از سنگهای سیاه و سختی ساخته شده که با کنار زدن پرده از روی آن، آشکار است. این سنگها که از زمان بنای کعبه از سال ۱۰۴۰ (قمری) تاکنون بر جای مانده، از کوههای مکه به ویژه جبل الکعبه (در محله شُبَیکه مکه)، و جبل مزدلفه گرفته شدهاست. سنگها اندازههای گوناگون دارند، بهگونهای که بزرگترین آنان با طول و عرض و بلندی ۱۹۰، ۵۰ و ۲۸ سانتیمتر و کوچکترین آنان با طول و عرض ۵۰ و ۴۰ سانتیمتر است. پایههای آن از سرب مذاب ساخته شدهاست و بدین ترتیب بنایی نسبتاً استوار است. وروی دیوار آن آثار شکافتهشدن دیوار که بنا به اعتقاد شیعیان هنگام وارد شدن فاطمه بنت اسد مادر امام علی به کعبه به وجود آمده است که بارها با سرب پرکردهاند ولی سربهاباز شدند.
بنابر اعتقاد مسلمانان، در دوران ابراهیم دو درگاه بدون در همسطح زمین برای کعبه گشوده شد.
در دوران جوانی محمد، قریش در هنگام بازسازی کعبه برای نخستین بار از درب چوبی در محل فعلی که بالاتر از زمین قرار دارد استفاده کردند.
پیش از بنای قریش، کعبه دو در داشتهاست: یکی در ناحیه شرقی (محل در کنونی) و دیگری در ناحیه غربی. که از یکی وارد و از دیگری خارج میشدند؛ اما قریش تنها در ناحیه شرقی آن دری نصب کرد. بعدها عبدالله ابن زبیر در دیگر را گشود که به وسیله حجاج بن یوسف بسته شد و اکنون همان یک در باقی ماندهاست. این در تا به حال چندین بار عوض شدهاست و در سال ۱۳۹۸ (قمری) به دستور خالد بن عبدالعزیز در جدیدی ساخته و نصب شد. ساختمان کعبه نیز از سال ۱۰۴۰ (قمری) تا سده اخیر تعمیر نشده بود؛ ولی در سال ۱۳۷۷ (قمری) و سپس ۱۴۱۷ (قمری) به دستور سعود بن عبدالعزیز و فهد بن عبدالعزیز در آن تعمیراتی صورت گرفت. سقف کعبه، دو سقفی است که با سه پایه چوبی که در میانه آن در یک ردیف قرار گرفته و نگهداری میشود. اطراف آن سنگهای مرمر نصب شده و در کنار آن پلکانی قرار دارد که برای رسیدن به سقف بالایی تعبیه شدهاست.
در حال حاضر درب ورودی کعبه در ارتفاع ۲ متر بالاتر از سطح زمین و در دیواره شمال شرقی کعبه قرار دارد.
آخرین درب کعبه به وزن ۳۰۰ کیوگرم از جنس طلای خالص توسط احمد بن ابراهیم بدر ساخته و در سال ۱۹۷۹ میلادی جایگزین درب قبلی شده است....
سن پترزبورگ (به روسی: Санкт-Петербург) دومین شهر بزرگ روسیه پس از مسکو میباشد که در منتهیالیه شمالغرب این کشور واقع شدهاست.
پرچم ایالت سن پترزبورگ
این شهر در سال ۱۷۰۳ به دستور و با نظارت پتر کبیر ساخته شد و از آن زمان تا ۱۹۱۸ پایتخت روسیه بود. مدتی پتروگراد نام داشت. پس از واژگونی فرمانروایی تزارها به نام لنین، لنینگراد خوانده شد و با فروپاشی شوروی در این کشور به نام پیشینش بازخوانده شد.
این شهر به عنوان صحنه وقوع انقلاب ۱۹۱۷ روسیه و پایگاه دفاع سرسختانه در برابر آلمان نازی در زمان جنگ جهانی دوم، از جایگاهی مهم و نقشی حیاتی در تاریخ روسها برخوردار است و به مرکز فرهنگی روسیه نیز شهرت دارد.
این شهر که به مدت دو سده پایتخت روسیه بودهاست، بین سالهای ۱۹۱۴ تا ۱۹۲۴ میلادی پتروگراد نام داشته و در زمان حکومت اتحاد جماهیر شوروی به مدت ۶۷ سال (از سال ۱۹۲۴ تا ۱۹۹۱) لنینگراد خوانده میشدهاست.
جغرافیا
سنت پترزبورگ در کنارههای رود نِوا، در شرق خلیج فنلاند در دریای بالتیک قرار گرفتهاست.
تغییر نام
پتروگراد نامی بود که نیکلای دوم واپسین تزار روسیه در هنگامه جنگ جهانی یکم که در برابر آلمان میجنگید بر شهر سن پترزبورگ گذارده بود تا با داشتن پسوند ـبورگ همانند نامهای آلمانی نباشد.معنای پتروگراد شهر پتر است. پس از سرنگونی تزار نام این شهر لنینگراد گشت. گراد در زبان روسی کهن برابر گوراد درزبان روسی کنونی میباشد و همانطور که گفته شد به معنی شهر است.
ایتالیا کشوری در جنوب اروپا است. این کشور از شبهجزیره ایتالیا و دو جزیره سیسیل و ساردنیا در دریای مدیترانه تشکیل شدهاست. امروزه ایتالیا کشوری توسعه یافتهاست و جزو هشت کشور صنعتی محسوب میشود.
پرچم کشور ایتالیا نماد ایتالیا
دوران باستان و میانه
اتروسکها یونانیها و سپس رومیها در دوران باستان بر ایتالیا حکمرانی میکردند و در قرون وسطا کنترل ایتالیا در دست پاپها، فرانکها، بیزانسیها و سپس اعراب و نورمانها در پارهای از اوقات بودهاست.
از میان مشکلات عدیدهای که اتحاد ایتالیا (۱۸۷۰ - ۱۸۴۸) بهدنبال داشت، آنچه بیش از همه اضطراری مینمود، همانا یکدست ساختن سرزمینی بود که از لحاظ سیاسی و اقتصادی بسیار متفاوت بود.
وحدت ایتالیا
بکار گیری ساختارهای اداری دوره رژیم سلطنتی ساوویا در طول زمان باعث وخیم تر شدن اختلافات قبلی میان مناطق مختلف ایتالیا گردید و به دنیال آن موج مهاجرت طبقهٔ روستایی به سوی آمریکای شمالی و جنوبی آغاز شد. میان سالهای پایانی قرن نوزدهم و سالهای آغازین قرن بیستم، چند میلیون ایتالیایی به خارج از کشور مهاجرت نمودند.
از دیدگاه اقتصادی و اجتماعی، دورهٔ قبل از اتحاد تا زمان آغاز جنگ اول جهانی با پدیده رشد کلی کشور همراه بود که با تکیه به موقعیت بینالمللی مثبت، این امکان را یافت تا سر و سامانی به وضعیت مالی و ساختارهای دولتی داده و بخشهای اصلی برای کمک به پیشرفت و توسعهٔ صنعتی را گسترش دهد و در این راستا البته از کمک سخاوتمندانه سرمایههای خارجی نیز بهره برد.
شرایط اجتماعی کشور، که همراه با اختلافات پیش گفته میان مناطق روستایی و شهری بود، سالهای اولیه ”صنعتیسازی کشور” و نخستین گامها به سوی یک ساختار نوین اجتماعی را با شکلگیری احزاب سیاسی رقم زد.
ظهور این احزاب سیاسی و تنشهای اجتماعی ناشی از آن تأثیر گستردهای بر جریانهای بعدی تاریخی ایتالیا بجای گذاشت.