کودک و لاشخور عنوان اطلاق شده به عکس معروفی است که در ماه مارس سال ۱۹۹۳ میلادی، توسط عکاس و فتوژورنالیست سرشناس، کوین کارتر ثبت شد و انتشار آن، در ۲۶ ماه مارس همان سال در نشریه معروف نیویورک تایمز، دنیا را تکان داد.
گفته میشود که افسردگی و خودکشی عکاس این عکس، کوین کارتر که چند ماه بعد روی داد، تحت تأثیر بازتابها و واکنشهای متعددی بود که انتشار این عکس بدنبال داشت.
ماه «نشانهٔ نجومی: ☾»، تنها قمر طبیعی سیارهٔ زمین و پنجمین قمر طبیعی بزرگ در منظومه خورشیدی در میان ۱۷۳ ماه موجود در این منظومه است. قطر کره ماه یکچهارم کره زمین است و هیچ سیاره دیگری در منظومه خورشیدی، نسبت به اندازهٔ خود ماهی به این بزرگی ندارد.
انسانها از قدیم از کره ماه و چرخش منظم آن برای گاهشماری، بهویژه در کشاورزی، بهره میگرفتند، مسافران و دریانوردان نیز از نور و حضور ماه برای جهتیابی و ناوبری استفاده میکردند؛ ماه همچنین در اسطورههای اقوام حضور زیادی دارد و در برخی فرهنگها حتی آن را به عنوان یک ایزد پرستش میکردهاند. گرانش (جاذبه) ماه باعث بهوجود آمدن جزر و مد آبهای کره زمین میشود و گرانش کره ماه همچنین باعث باثبات ماندن محور گردش زمین بهدور خود میشود که در صورت عدم وجود ماه، انحراف محوری زمین مرتبا تغییر میکرد و این امر باعث آشفته شدن آب و هوا و فصلها در زمین میشد.
ماه نزدیکترین جرم آسمانی به زمین است و کره ماه در حدود سیبرابر قطر زمین از زمین فاصله دارد. میانگین فاصله ماه تا زمین ۳۸۴٬۴۰۳ کیلومتر و قطر ماه ۳٬۴۷۶ کیلومتر است. به خاطر این نزدیکی فاصله، ماه در آسمان شب تقریباً به اندازهٔ خورشید دیده میشود و گاه با گذر از جلوی خورشید باعث خورشیدگرفتگی نیز میشود.
مَهتاب نوری است که از خورشید آمده و از سطح ماه رو به کره زمین بازتابانده شده. نور تقریباً در مدت ۱٫۳ ثانیه فاصله بین زمین تا ماه را طی میکند....
شفقنا – راز مجسمه ی مرموز بودائی با عنوان «مرد آهن» که از تبت دزدیده شده بود، کشف شد.
به گزارش سرویس ترجمه شفقنا این مجسمه ی سنگی 24 سانتی متری که در سال 1936 توسط دانشمندان نازی از تبت دزدیده شده بود بر روی یک شهاب سنگ حک شده است
این مجسمه ی هزار ساله یکی از 4 سمبل بودائی ها یعنی وزیروانا را تجسیم کرده است
هنریش هیملر فرمانده ی نیروهای اس اس نازی معتقد بود که ریشه ی نژاد آریا در تبت یافت خواهد شد. لذا دانشمندان ارتش نازی تحت فرماندهی او تلاش بسیاری کردند تا در میان مجسمه های بودا که بر صلیب شکسته طراحی شده است این ریشه را شناسایی کنند. صلیب شکسته نمادی بود که نازی ها برای خود برگزیده بودند.
اینکه این مجسمه چگونه یافت شده معلوم نیست اما پس از انتقال آن به آلمان توسط نازی ها به یک کلکسیون خصوصی منتقل شده بود و تنها پس از 2007 F,N که دانشمندان توانستند به آن دسترسی لازم برای مطالعه را پیدا کنند.
در مطالعات جدید توسط دکتر المار بوچنر از دانشگاه اشتوتگارت بود که برای نخستین بار معلوم شد این مجسمه بر روی یک سنگ بسیار نادر آسمانی حک شده است.
دکتر بوچنر معتقد است این مجسمه از قطعه سنگی آسمانی ساخته شده که اصل آن در 15000 سال پیش در ناحیه ای بین مغولستان و سیبری فرود آمده است
مجسمه ی مرد آهن تنها نمونه ای در جهان از حک انسان بر روی سنگ آسمانی است و از این بابت می تواند ارزش بسیار بالایی داشته باشد.
ابومحمد مُصلِح بن عَبدُالله نامور به سعدی شیرازی و مشرف الدین (۵۸۵ یا ۶۰۶ – ۶۹۱ هجری قمری) شاعر و نویسندهی پارسیگوی ایرانی است. آوازهی او بیشتر به خاطر نظم و نثر آهنگین، گیرا و قوی اوست. جایگاهش نزد اهل ادب تا بدانجاست که به وی لقب استاد سخن دادهاند. آثار معروفش کتاب گلستان در نثر و بوستان در بحر متقارب و نیز غزلیات وی است.
سعدی در کازرون زاده شد. بعدها به شیراز رفت و به همین دلیل شیرازی نامیده شد. پدرش در دستگاه دیوانی اتابک سعد بن زنگی، فرمانروای فارس شاغل بود. سعدی کودکی بیش نبود که پدرش در گذشت. در دوران کودکی با علاقه زیاد به مکتب میرفت و مقدمات علوم را میآموخت. هنگام نوجوانی به پژوهش و دین و دانش علاقه فراوانی نشان داد. اوضاع نابسامان ایران در پایان دوران سلطان محمد خوارزمشاه و به خصوص حمله سلطان غیاثالدین، برادر جلال الدین خوارزمشاه به شیراز (سال ۶۲۷) سعدی راکه هوایی جز کسب دانش در سر نداشت برآن داشت شیراز را ترک نماید. سعدی در حدود ۶۲۰ یا ۶۲۳ قمری از شیراز به مدرسهٔ نظامیهٔ بغداد رفت و در آنجا از آموزههای امام محمد غزالی بیشترین تأثیر را پذیرفت (سعدی در گلستان غزالی را «امام مرشد» مینامد). سعدی، از حضور خویش، در نظامیه بغداد، چنین یاد میکند:
مرا در نظامیه ادرار بود شب و روز تلقین و تکرار بود
نکته در خور توجه، رفاه دانشمندان در این زمانه، بود. خواجه نظام الملک طوسی، نخستین کسی بود که مستمری ثابت و مشخصی برای مدرسین و طلاب مدارس نظامیه، تنظیم نمود. این امر، موجب شد تا اهل علم، به لحاظ اجتماعی و اقتصادی، از جایگاه ویژه و امنیت خاطر وافری بهرهمند شوند.
غیر از نظامیه، سعدی در مجلس درس استادان دیگری از قبیل شهابالدین عمر سهروردی نیز حضور یافت و در عرفان از او تأثیر گرفت. این شهاب الدین عمر سهروردی را نباید با شیخ اشراق، یحیی سهروردی، اشتباه گرفت. معلم احتمالی دیگر وی در بغداد ابوالفرج بن جوزی (سال درگذشت ۶۳۶) بودهاست که در هویت اصلی وی بین پژوهندگان (از جمله بین محمد قزوینی و محیط طباطبایی) اختلاف وجود دارد. پس از پایان تحصیل در بغداد، سعدی به سفرهای گوناگونی پرداخت که به بسیاری از این سفرها در آثار خود اشاره کردهاست. در این که سعدی از چه سرزمینهایی دیدن کرده میان پژوهندگان اختلاف نظر وجود دارد و به حکایات خود سعدی هم نمیتوان بسنده کرد و به نظر میرسد که بعضی از این سفرها داستانپردازی باشد (موحد ۱۳۷۴، ص ۵۸)، زیرا بسیاری از آنها پایه نمادین و اخلاقی دارند نه واقعی. مسلم است که شاعر به عراق، شام و حجاز سفر کردهاست و شاید از هندوستان، ترکستان، آسیای صغیر، غزنین، آذربایجان، فلسطین، چین، یمن و آفریقای شمالی هم دیدار کرده باشد.
سعدی در حدود ۶۵۵ قمری به شیراز بازگشت و در خانقاه ابوعبدالله بن خفیف مجاور شد. حاکم فارس در این زمان اتابک ابوبکر بن سعد زنگی(۶۲۳-۶۵۸) بود که برای جلوگیری از هجوم مغولان به فارس به آنان خراج میداد و یک سال بعد به فتح بغداد به دست مغولان (در ۴ صفر ۶۵۶) به آنان کمک کرد. در دوران ابوبکربن سعدبن زنگی شیراز پناهگاه دانشمندانی شده بود که از دم تیغ تاتار جان سالم بدر برده بودند. در دوران وی سعدی مقامی ارجمند در دربار به دست آورده بود. در آن زمان ولیعهد مظفرالدین ابوبکر به نام سعد بن ابوبکر که تخلص سعدی هم از نام او است به سعدی ارادت بسیار داشت. سعدی بوستان را که سرودنش در ۶۵۵ به پایان رسید، به نام بوبکر سعد کرد. هنوز یکسال از تدوین بوستان نگذشته بود که در بهار سال ۶۵۶ دومین اثرش گلستان را بنام ولیعهد سعدبن ابوبکر بن زنگی نگاشت و خود در دیباچه گلستان میگوید. هنوز از گلستان بستان بقیتی موجود بود که کتاب گلستان تمام شد.
سعدی جهانگردی خود را در سال ۱۱۲۶ آغاز نمود و به شهرهای خاور نزدیک و خاور میانه، هندوستان، حبشه، مصر و شمال آفریقا سفر کرد(این جهانگردی به روایتی سی سال به طول انجامید)؛ حکایتهایی که سعدی در گلستان و بوستان آوردهاست، نگرش و بینش او را نمایان میسازد. وی در مدرسه نظامیه بغداد دانش آموخته بود و در آنجا وی را ادرار بود. در سفرها نیز سختی بسیار کشید، او خود گفتهاست که پایش برهنه بود و پاپوشی نداشت و دلتنگ به جامع کوفه درآمد و یکی را دید که پای نداشت، پس سپاس نعمت خدایی بداشت و بر بی کفشی صبر نمود. آن طور که از روایت بوستان برمی آید، وقتی در هند بود، سازکار بتی را کشف کرد و برهمنی را که در آنجا نهان بود در چاله انداخت و کشت؛ وی در بوستان، این روش را در برابر همه فریبکاران توصیه کردهاست. حکایات سعدی عموماً پندآموز و مشحون از پند و و پارهای مطایبات است. سعدی، ایمان را مایه تسلیت میدانست و راه التیام زخمهای زندگی را محبت و دوستی قلمداد میکرد. علت عمر دراز سعدی نیز ایمان قوی او بود...
دانشمندان می دانند که میدان مغناطیسی زمین درطول هزاران سال بارها ناگهانی تغییر کرده است. از سوی دیگر اگر شما 800 هزار سال پیش زنده می بودید، ومواجه می شدید با آنچه که ما شمال می نامیم با قطب نمایی که در دست داریم ،عقربه آن جنوب را نشان می داد. این بدان دلیل است که قطب نمای مغناطیسی براساس قطب زمین کالیبره شده است. نشانه های N و S 180 درجه اشتباه خواهند بود اگر که میدان مغناطیسی قطب تغییر کند. نظریه پردازان روز قیامت تلاش بسیاری کرده اند که این رویداد طبیعی را دلیلی بر نابودی زمین معرفی کنند. اما آیا ممکن است هیچ اثر دراماتیکی بگذارد؟ جواب در آن چیزی است که فسیلها و زمین شناسی مربوط به گذشته تغییر قطب مغناطیسی در خود ثبت کرده است ، این طور به نظر می آید که جواب منفی باشد.
برگشت قطبین یک قانون است ، نه یک توضیح یا
تفسیر. زمین در یک الگوی قرار دارد که هر 200 تا 300 هزارسال دچار جابجایی
می شود، اگرچه مدت زمانی زیادی از آخرین جابجایی می گذرد. جابجایی قطبین
صدها یا هزاران سال است که اتفاق می افتد. میدانهای مغناطیسی «مورف» یکدیگر
رو تحت فشار و کشش قرار می دهند، با قطب های متعدد در عرض های عجیب و
غریبی جغرافیایی در طول این فرایند ظاهر می شوند. دانشمندان تخمین می زنند
که جابجایی قطبین حداقل صدها بار در طول 3 میلیون سال گذشته اتفاق افتاده
است. و این در حالی است که در سالهای اخیر هم اتفاق افتاده است، وقتی
دایناسورها روی زمین بودند یک واژگونی قطبین به احتمال زیاد هر یک ملیون
سال اتفاق می افتاده است.
نمونه برداری از هسته اعماق اقیانوسها که توسط دانشمندان صورت گرفته است احتمالا در مورد جابجایی قطبین برای ما اطلاعاتی فراهم می کند، اطلاعاتی بین آنچه که جابجایی قطبهاست و آنچه که فسیلها در خود ضبط کرده اند. میادین مغناطیسی زمین در گدازه های مغناطیسی خوابیده در کف اقیانوسها جایی که قاره اروپا و آمریکای شمالی از هم جدا شده اند تعیین کننده است. گدازه های جامد، در خود جهات میدان مغناطیسی گذشته را ثبت می کند، درست مانند یک ضبط صوت. حداقل جابجایی قطبها حدود 780 هزار سال پیش اتفاق افتاده است، در چیزی که دانشمندان آن را Brunhes-Matuyama می نامند. ثبت فسیلها نشان داده هیچ تغییر شدیدی درزندگی گیاهان و حیوانات اتفاق نیافتاده است. مرجانهای رسوبی در عمق اقیانوس همچنین هیچ تغییر را در فعالیت های یخچالی ثبت نکرده است، براساس مقادیراکسیژن ایزوتپ های موجود در مرجان ها. این همچنین دلیلی است بر اینکه جابجایی قطبین هیچ اثری برتغییر محور زمین نخواهد داشت، اگر چنانچه این اثر را میگذاشت تغییرات ناگهانی آب و هوایی زمین دریخچالها ثبت می شد.
قطبهای زمین ثابت نمی باشد. برخلاف یک آهنربای کلاسیک ، یا آهن ربای تزئنی در یخچال شما ، مغناطیس زمین هم می چرخد. ژئو فیزیک کاملا مطمئن است که زمین دارای میدان مغناطیسی است، زیرا هست آهنی جامد توسط یک اقیانوس مایع داغ، فلز مایع احاطه شده است. این فرایند همچنین با یک ابررایانه می تواند مدل سازی شود. بدون اغراق سیاره ما یک سیاره پویا است. جریان آهن مذاب در هسته زمین، باعث ایجاد جریان های الکتریکی می شود که به نوبه خود اینجاد میدان مغناطیسی می کند. در حالی که بخش هایی از هسته خارجی زمین بیش از حد برای اندازه گیری دانشمندان عمیق است، اما می توان از حرکت در هسته و مشاهده تغییرات در میدان مغناطیسی آن را استنباط کرد. نیروی مغناطیس شما به سمت شمال چرخیده شده است- در حدود 600 مایل یا حدود 1100 کیلومتر- این مقداراز حدود اوایل قرن 19 ثبت شده وقتی که کاشفان اولین محل دقیق آن را پیدا کردند. هم اکنون سرعتش بیشتر شده است، چیزی که دانشمندا تخمین می زنند اینکه هر سال حدود 40 مایل خواهد بود اما در اوایل قرن 20 حدود 10 مایل در هر سال برآورد شده است.
یکی دیگر از نگرانی ها در مورد آخرزمان نگرانی در مورد فعالیت های خورشید است. که در این تغییر مغناطیسی برای لحظاتی زمین فاقد نیرو مغناطیسی خواهد شد و این باعث می شود که ما در معرض امواج مضر خورشیدی قرار بگیریم. اما هیچ نشانه ایی که دال بر ناپدید شدن انرژی مغناطیسی زمین باشد وجود ندارد، البته یک نیروی مغناطیس ضعیف می تواند باعث شود که یک مقدار تشعشعات خورشیدی روی زمین بیشتر شود – علاوه بر آن ممکن است یک شفق قطبی بسیار زیبایی در عرضهای جغرافیایی پایین ایجاد کند – اما هیچ چیز کشنده ایی وجود نخواهد داشت. علاوه براین، حتی با یک میدان مغناطیسی ضعیف، جو ضخیم زمین همچنین ما را در برابر این امواج خورشید محافظت خواهد کرد.
دانشمندان نشان دادند که قطبین مغناطیسی-از نظر مقیاس زمانی زمین شناسی- یک اتفاق معمول است که به تدریج در طول هزاران سال می افتد. در حالیکه جابجایی دقیق قطبین به طور کامل قابل پیش بینی نیست- حرکت قطب شما می تواند با ظرافت تغییر کند به عنوان مثال- هیچ چیزی از لحاظ زمین شناسی منوط بر اینکه جابجایی قطبین ممکن است پایان دنیا در سال 2012 باشد را ثبت نکرده است و آن را جدی نمی شمارد. با این حال، جابجایی قطبین می تواند کسب و کار خوبی برای تولید کنندگان قطب نما باشد.