مطالعات جدید از احتمال وجود حیات فرازمینی در سیاره های فراخورشیدی در مدار ستارگان سرد مانند کوتولههای سفید حکایت دارد.
«رنه هلر» از محققان موسسه فیزیک نجومی لایبنیتس آلمان و از نویسندگان این تحقیق تأکید میکند: حتی اگر سیارات فراخورشیدی دارای آب به شکل مایع، در مناطق قابل سکونت کشف شوند، پیش از این وارد مرحله نابودی و مرگ شدهاند.
این سیارات در مدار دو نوع از اجرام آسمانی شامل کوتوله سفید و کوتوله قهوهای در حال گردش هستند؛ کوتولههای سفید، ستارههایی کوچک با هسته فوقالعاده متراکم هستند که در مرحله واکنش همجوشی هستهای متوقف شدهاند و کوتوله قهوهای ستارگان نافرجامی هستند که از سیارات در مدار خود بزرگترند، اما به اندازه کافی بزرگ نیستند که وارد فاز همجوشی ستارهای شوند.
بر اساس فرضیههای مطرح، کوتوله های سفید و قهوه ای از سطح تشعشع کافی برای ایجاد مناطق قابل سکونت در اطراف خود برخوردارند؛ اما هر دو نوع ستاره در حال سرد شدن هستند که به معنای نزدیک تر شدن مناطق قابل سکونت است.
در این شرایط، سیاره ساکن در منطقه قابل سکونت کوتوله سفید وارد لبه داخلی ستاره میزبان شده و ذخایر احتمالی آب در اثر گرمای کوتوله تبخیر میشود؛ گو این که مدتها قبل وارد فضا شده است.
اما محققان نجوم به تازگی شماری از سیارات فراخورشیدی را در مناطق قابل سکونت کوتولههای قرمز شناسایی کردهاند که کوچکتر و تیرهتر از خورشید هستند.
کوتوله قرمز متداول ترین نوع ستارگان در کهکشان راه شیری محسوب میشود که 80 درصد جمعیت ستارگان کهکشانی را تشکیل میدهند.
بر اساس مطالعات جدید، تخمین زده میشود که 40 درصد کوتولههای قرمز میزبان سیارات قابل سکونت هستند که در این شرایط چندین میلیارد ستاره کهکشان راه شیری میتوانند دارای منابع احتمالی آب ه شکل مایع باشند.
نتایج یافته جدید محققان در مجله Astrobiology (اختر زیستشناسی) منتشر شده است.
جالب اینجا است که این نشان همزمان در ایران و قوم مایا وجود داشته.
نامرئی شدن UFO ها و فیلمبرداری کردن از آنها با استفاده از مادون قرمز:
Sky-watchers گزارش عجیب و تکان دهنده ای در خصوص پروازهای عجیب و ناشناس اشیائی که فقط توسط دوربینهای رصد مادون قرمز قابل دیدن هستند.
دوربینهای دید در شب در تلاش برای گرفتن و ضبط این اشیاء مرموز بکار برده شده است. یک گروه شناخته شده در تگزاس بعنوان انجمن تحقیقات لاریدو با این روش موفق شده اند تا از حجم کرافت مثلثی شکل پروازی عکسبرداری کنند.
گروه تحقیقاتی مدعی شده اند که جسم نامرئی برای چشم غیر مسلح بوده است و این تیم با استفاده از این روش توانسته اند که از جسم مورد نظر عکسبرداری نمایند.
با این حال کسانی هم در این بین هستند که متقاعد نشده اند و این گونه اجسام را در واقع مرز بین هواپیماهای بدون سرنشین با چراغهای مادون قرمز ضد تصادم دانسته اند.
شما در واقع ممکن است که فکر کنید از ویژگی های شاخص UFO ها همین مساله نامرئی شدن آنها است اما به لطف شکارچیان سر سخت و متعصبی که آسمان شب را با دوربین های دید در شب نظاره گر هستند یک کلاس جدید از UFO ها را یافته اند که فقط با استفاده از تکنولوژی مادون قرمز می توان آنها را نظاره نمود، حال با این همه باز بحث UFO از حالت دید در اظهار عمومی به بحث جاسوسی نامرئی آنها از فعالیتهای ما ارتباط پیدا می کند.
بایستی صبر کرد تا کاوشگران و محققان در آینده مطالب جالبی از این موجودات کم رو و البته بسیار نابغه را بدست آورند.
تصاویر اعتباری از LPRS می باشند LPRS خدمات رادیویی کم قدرت است که در محدوده یک راه ارتباطی برای 216 و217 مگاهرتز فعالیت دارد، استفاده رایج از این خدمات در مراقبتهای بهداشتی، آموزشی و پرورشی و جدیدا در محدوده هوا و فضا می باشد.
بعد از آزمایش مرموز فیلادلفیا (برای مشاهده شرح آزمایش فیلادلفیا کلیک کنید)، نیکلا تسلا اینبار طرح آزمایش بسیار مهمی را داشت که زائیده دانسته ها و ادراک وی از چگونگی سفر انسان در زمان بود. او راز این کار را کاملاً اتفاقی دریافته بود. او قوانین ابدی چهارچوب کیهان یعنی در هم تنش زمان و فضا را دستخوش تغییر کرد.
اما جای شکر بسیار هست که بعضی افراد پی به این بی انصافی هایی که در حق تسلا روا داشته شد بردند و به او و خدماتش اینبار در مقام یک دانشمند نابغه توجه نشان دادند. به جرات می توانم بگویم تسلا پایه گذار قرن بیستم است. این شایعات درباره او نه تنها منجر به خدشه دار شدن چهره وی شده بلکه چهره انسانیت را نیز خدشه دار کرده بود. دولت ایالات متحده آمریکا بسیاری از اختراعات تسلا را به نام خود وی ثبت کرده است و مجوز تولید دستگاه های اورا صادر کرده بود. این اخراعات تسلا و سرمایه گذاران حامی او را خشنود می کرد. موتور جریان متناوب که بسیار کارآمد تر از موتورهای ساخت رئیسش توماس ادیسون بود به عنوان بهترین اختراع آن دوران نام او را بر سر زبانها انداخت. علاوه براین او چندین اختراع مهم هم داشت که معمولا ادیسون آنرا تغییر داده و به نام خودش ثبت می کرده است (شما اسمش را بگذارید دزدی علمی). من بخوبی می دانم که تسلا علاوه بر کار در کارگاه ادیسون مواقعی را به طراحی و ساخت دستگاه های جدید در خفا و دور از چشم دیگران اختصاص می داد. درباره چیستی این اختراعات تسلا اطلاعات چندانی در دست نیست. اینها طرح هایی بود از ذهن و خیالپردازی های خود تسلا نشات می گرفتند و بسیاری از آنها قبل از اینکه به واقعیت بپیوندند دور انداخته و یا نیمه کاره متوقف می شده است. از این دست طرح ها می توان به جارو برقی بسیار پر قدرت با مکش زیاد، موتور پیشران موشکی، مبدل انرژی خورسید و نور به الکتریسیته و بسیاری دیگر نام برد. اینها تنها بخشی از تراوشات ذهنی تسلا بود که با سالهای اول قرن بیستم همخوانی نداشت. او بسیاری از یافته ها و طرح های خود را به مهندسان دیگر واگذار می کرد و بسیاری را نیز در روزنامه ها می نوشت و بصورت کاملا رایگان در اختیار مردم و رقیبان خودش قرار میداد زیرا که این طرح ها برای ذهن مهندسی چون او کوچک و خفیف می نمود. او تفکرات عجیبی مثل غلبه بر جاذبه زمین، نامرئی کردن انسان و اشیا و سیاحت در زمان را در سر می پروراند. این تفکرات نه تنها در دوران او بلکه در دوران ما نیز ادعاهایی بلند پروازانه و بسیار گستاخانه به نظر می رسند. در زمانی که به عنوان افسر اطلاعات ارتش آمریکا خدمت می کردم از نزدیک شاهد بعضی از کارهای محرمانه تسلا که برای دولت انجام میداد بودم. آمریکا و روسیه از اوایل دهه هفتاد میلادی سلاح پرتوی ذره ای که تسلا مخترع آن بود را استفاده و آزمایش می کنند.
امروزه نمونه هایی از اختراعات تسلا توسط بعضی از کشورها دوباره بازبینی شده و ارتقا داده می شوند. دولت ها بودجه های هنگفتی برای شبیه سازی آنچه که تسلا انجام داد اختصاص می دهند. جالب اینجاست که با وجود اینهمه سرمایه گذاری و خرج نیروی زیاد کاری بسیاری از این شبیه سازی ها با شکست مواجه می شوند. زیرا این در سال 1895 و با به وجود نیکلا تسلا بود که آزمایشی کوچک به منجر به اختراعی بزرگ می شد. یکی از مهمترین کارهای مهم تسلا تولید موتور مغناطیسی بود که انرژی الکتریکی را به انرژی میکانیکی تبدیل می کرد. تسلا با توجه به این ایده اش که اجسام رسانا بر روی تشکی از میدان مغناطیسی در هوا می چرخند موتور الکتریکی را ساخت که هم اکنون نیز در بسیاری از وسایل الکتریکی خانه ما کاربرد دارد. از دیگر تلاش های او که جلب توجه میکند فرکانس رادیویی و انتقال برق از طریق اتمسفر و ایجاد یک شبکه برقی الکتریکی هوایی در سرتاسر زمین بود. رویایی که هیچ وقت به واقعیت نپیوست. اما تسلا این تلاش ها را رها کرد به دلیل اینکه پروژه ای تازه را شروع می کرد، پروژه ای مالیخولیایی و آمیخته با دیوانگی انسان برای سفر بین گذشته، حال و آینده. اما چه چیز او را به فکر انجام چنین کار به ظاهر نا ممکنی انداخته بود؟ و چرا تسلا فکر می کرد می تواند در زمان سفر کند. پاسخ بسیار شگفت انگیز است. زیرا او چندین سال قبل از اینکه بودجه این پروژه را از دولت آمریکا دریافت کند طرح خود را ریخته بود و آزمایشاتش را مو به مو انجام داده بود. او به راز سفر در زمان دست یافته بود. او در آزمایشاتش از ولتاژ بسیار بالا و میدانهای مغناطیسی در جهت های مختلف استفاده کرد و شکافته شدن زمان و فضا را به عینه دید. تسلا موفق شده بود دریچه ورود به تونل زمان ایجاد کند. او با روی هم گذاشتن مشاهدات خود نتیجه گرفت پی به راز اینکار برده است و به همین دلیل تن به آزمایشات وحشتناک سپرد.
در حقیقت اولین آزمایش های تسلا برای سفر در زمان، از سال 1895 شروع شد. یک روزنامه نگار مجله نیویورک هرالد در شماره روز 13 مارس 1895 چنین می نویسد: «من با تسلا در یک کافه کوچک آشنا شدم. او با من دست داد و به من گفت امشب همراه خوبی برای شما نخواهم بود چون واقعه شگفت انگیزی را تجربه کردم. من در حال یک آزمایش وارد یک میدان مغناطیسی جریانی با اندازه 3.5 میلیون ولتی شدم یکی جرقه بزرگ به شانه چپم خورد و مرا چند فوت آن طرف تر پرتاب کرد. اما خود را به یکباره در بیرون از آزمایشگاهم یافتم. برای چند لحظه بدنم فلج شده بود و دچار سوختگی شده بودم. دستیارم دیده بود که چگونگی غیب شدنم را دید. اگر جریان را قطع نکرده بود فکر می کنم می میمردم.». این شرحی است که روزنامه نگار از تجربه ای که تسلا در یک آزمایش داشت در روزنامه آن چاپ کرد البته با کمی دست اندازی و لحنی که این ادعای تسلا را مسخره می کرد.
در این گزارش می بینیم که تسلا وقتی در آزمایشگاهش حضور داشت، بعد از برخورد جرقه خود را در خیابان می یابد در حالی که دچار سوختگی شده بود. این وضعیت سالها بعد در آزمایش فیلادلفیا هم تکرار شد. اما متاسفانه اتفاقی که برای تسلا افتاده برای ملوانان آن کشتی به مدت طولانی رخ داده و کشتی با همان شرایط غیب شده و کیلومترها دورتر ظاهر شده بود. این آزمایش با فلاکت همراه بود و ملوانهایی که در آزمایش شرکت کرده بودند یا در اثر جراحات سوختگی مردند و یا اینکه حافظه وعقل و خود را برای همیشه از دست داده دیوانه شدند. شاید چیزی که این قدر تسلا را در آن زمان دچار منفوریت کرده بود این بود که دانسته ها و یافته های او به دست انسانهایی افتاده بود که هرگز به اندازه خود تسلا خیرخواه نبوده اند. به هر حال کارهایی که تسلا برای سفر در زمان انجام داده بود هنوز هم برای بسیاری از انسانها بصورت رازی بزرگ در هاله ای از شگفتی قرار دارد.