فهرست 12 محقق و 11 مخترع برنده مدال طلای ملی «علوم و فناوری 2012 آمریکا» اعلام شد .
برندگان، جوایز خود را سال آینده در مراسمی در کاخ سفید دریافت خواهند کرد.
باراک اوباما، رییس جمهور آمریکا در بیانیهای اعلام کرد: «من از تجلیل این مبتکران احساس غرور می کنم. آنها نشان دهنده نبوغ و تخیلی هستند که این ملت را بزرگ کرده و به ما تاثیرات عظیمی که چند ایده خوب در محیط کارآفرینی دارند را یادآوری می کنند.»
مدال ملی علوم در سال 1959 بنیان نهاده شده و توسط بنیاد ملی علوم برای کاخ سفید اداره میشود. مدال ملی فناوری و ابتکار در سال 1980 تحت حمایت اداره ثبت اختراع و نشان تجاری اداره بازرگانی آمریکا ایجاد شد. کمیتههایی نامزدها را برای مدال علوم جهت مشارکت در پژوهش و مدال فناوری برای مشارکت در رقابت و کیفیت زندگی آمریکا انتخاب میکنند.
در میان برندگان امسال، دکتر غلامعلی پیمان نیز حضور دارد. مهمترین دلیل شهرت وی، اختراع عمل جراحی لیزیک است که به کمک آن افراد دارای ضعف بینایی میتوانند بدون استفاده از عینک دید طبیعی خود را بازیابند.
دکتر پیمان در سال ۱۳۶۸ با ثبت اختراع رسمی جراحی لیزیک، انقلاب بزرگی در چشمپزشکی جهان ایجاد کرد و در سال ۱۳۸۴ با نظر بیش از 30 هزار تن از چشمپزشکان جهان به عنوان یکی از اعضای تالار مشاهیر چشمپزشکی جهان شناخته شد.
از وی بیش از ۱۲۴ عنوان اختراع به ثبت رسیده است.
سایر برندگان مدال ملی علوم آمریکا نیز عبارتند از:
- آلن بارد، شیمیدان با تمرکز بر فتوسنتز مصنوعی، دانشگاه تگزاس در آستین
- سالی چیسهولم، زیست شناس با تمرکز بر موجودات دریایی، موسسه فناوری ماساچوست
- درل سیدنی، فیزیکدان و کارشناس کنترل سلاح، دانشگاه استنفورد
- ساندرا فابر، ستاره شناس با تمرکز بر تکامل کهکشانها و ساختارهای کیهانی، دانشگاه کالیفرنیا در سانتا کروز
- سیلوستر جیمز گیتس، فیزیکدان با تمرکز بر ابر تقارن و نظریه ریسمان، دانشگاه مریلند
- سولومون گولوم، ریاضیدان و مخترع پلیومینوها، دانشگاه کالیفرنیای جنوبی
- جان گودیناف، فیزیکدان شناخته شده برای توسعه پیلهای قابل شارژ لیتیوم یون، دانشگاه تگزاس در آستین
- فردریک هاوتورن، شیمیدان متمرکز بر هیدریدهای بور، دانشگاه میسوری
- لیروی هود، زیستشناس با تمرکز بر پزشکی دیانای، موسسه سیستمهای زیستشناسی
- بری میزور، ریاضیدان با تمرکز بر هندسه و نظریه اعداد، دانشگاه هاروارد
- لوسی شاپیرو، زیستشناس با تمرکز بر زیستشناسی تکوینی، دانشکده پزشکی دانشگاه استنفورد
- آن تریزمان، روانشناس با تمرکز بر توجه بصری، ادراک و حافظه، دانشگاه پرینستون
مدال ملی فناوری و ابتکار نیز به مخترعان و مهندسان زیر اهدا شد:
- دکتر غلامعلی پیمان، جراح ایرانی شبکیه چشم و مخترع روش جراحی چشم لیزیک و عضو تالر آوازه چشم پزشکی، متخصصان شبکیه آریزونا
- فرانسیس آرنولد، مهندس با تمرکز بر تکامل هدایت شده، موسسه فناوری کالیفرنیا
- جورج کاروترز، مخترع، فیزیکدان و دانشمند فضا، آزمایشگاه تحقیقات نیروی دریایی آمریکا
- رابرت لانگر، مهندس با تمرکز بر فناوری زیست فناوری و پزشکی، موسسه فناوری ماساچوست
- نورمن مک کومبز، مهندس با تمرکز بر روی درمان با اکسیژن، شرکت AirSep
- آرت روزنفلد، فیزیکدان با تمرکز بر روی فناوریهای صرفه جویی در انرژی، آزمایشگاه ملی لارنس برکلی
- جان ویلکک، میکروبیولوژیست با تمرکز بر سیستم ایمنی بدن، مرکز پزشکی لانگون دانشگاه نیویورک
- شرکت آی بی ام: ساموئل بلوم، رانگاسوامی سرینیواسان و جیمز وین، مخترعان همکار لیزر اگزایمر اشعه فرابنفش
- فناوریهای BBN ریتون، شرکت تحقیق و توسعه با تمرکز بر برنامههای ارتش و همچنین غیرنظامی که به ادوارد کمپبل، مدیر عامل شرکت به نمایندگی اهدا شد.
به گفته کاخ سفید، گرایشهای این جایزه اخیرا بیشتر به سوی کارفرمایان بوده است چرا که برخی از دریافت کنندگان این جایزه اکنون بازنشسته شده اند.
محققان مؤسسه فناوری ماساچوست یک گونه جدید ماده و نوع جدیدی از مغناطیس را کشف کرده اند که میتواند شیوه ذخیره اطلاعات در رایانه ها را تغییر دهد .
این کار تجربی که وجود یک ماده جدید موسوم به «مایع چرخشی کوانتومی(QSL)» را نشان داده، در مجله نیچر منتشر شده است.
QSL
یک بلور، جامد است، اما حالت مغناطیسی آن به عنوان یک مایع توصیف میشود. بر خلاف دو نوع دیگر مغناطیس، جهتهای مغناطیسی هر ذره درون آن بطور مداوم نوسان داشته و شبیه به حرکت مداوم مولکولها در یک مایع واقعی است.
به گفته محققان، هیچ نظم ایستایی برای جهتهای مغناطیسی موسوم به لحظات مغناطیسی درون ماده وجود ندارد. اما یک تعامل قوی میان آنها وجود داشته و به دلیل تاثیرات کوانتومی در یک محل نمیمانند.
اگرچه اندازهگیری یا اثبات وجود این حالت عجیب سخت است، این یکی از قویترین مجموعه دادههای تجربی است که این کار را انجام میدهد.
فرومغناطیس که مغناطیس ساده یک آهنربا یا سوزن قطب نما بوده، از قرنها پیش شناخته شده بوده است.
پیشبینی و کشف ضد فرومغناطیس که پایه مغناطیسخوانها در دیسکهای سخت رایانههای امروزی است، در سال 1970 منجر به دریافت جایزه نوبل فیزیک توسط لوئی نیل و در سال 1994 برای کلیفورد شال، استاد بازنشسته موسسه فناوری ماساچوست شد.
در نوع دوم مغناطیس یعنی ضد فرومغناطیس، میدانهای مغناطیسی یونهای درون یک فلز یا آلیاژ یکدیگر را خنثی میکنند.
در هر دو مورد موجود، مواد تنها زمانی که تا زیر یک دمای خاص سرد شوند، خاصیت مغناطیسی پیدا میکنند.
فیلیپ اندرسون، یک نظریهدان ارشد، ابتدا مفهوم یک گونه سوم را در سال 1987 مطرح و اظهار کرد که این حالت میتواند با ابررساناهای با حرارت بالا مرتبط باشد.
از آن زمان فیزیکدانان به دنبال چنین حالتی بودهاند و تنها در سالهای اخیر بوده که پیشرفتهایی حاصل شده است.
این ماده یک بلور ماده معدنی موسوم به «هربرتاسمیت» است که نام خود را از هربرت اسمیت، معدن شناس انگلیسی گرفته است که این ماده را برای اولین بار در سال 1972 در شیلی کشف کرد.
محققان ابتدا در سال گذشته توانستند یک بلور بزرگ خالص از این ماده را در فرآیندی که 10 ماه بطول انجامید، بسازند و از آن زمان تاکنون به بررسی دقیق ویژگیهای آن پرداختهاند.
در حالیکه بیشتر مواد از حالت کوانتومی گسسته برخوردارند که تغییرات آنها به شکل اعداد صحیح بیان میشود، ماده QSL حالتهای کوانتومی کسری را به نمایش گذاشته است.
در حقیقت محققان دریافتند که این حالتهای برانگیخته موسوم به اسپیونها یک تسلسل را ایجاد میکنند. به گفته محققان، این مشاهدات برای اولین بار است که انجام شده است.
اگرچه به گفته محققان، کاربردی کردن این پژوهش ابتدایی زمان زیادی را خواهد برد. این کار میتواند به پیشرفتهایی در حوزه ذخیره دادهها یا ارتباطات با استفاده از پدیده برانگیخته کوانتومی موسوم به درهمتنیدگی دوربرد منجر شود که در آن دو ذره با مسافت بسیار میتوانند بطور آنی یکدیگر را تحت تاثیر قرار دهند.
این یافتهها همچنین میتواند در پژوهشهای ابررساناهای با حرارت بالا مورد استفاده قرار گرفته و در تهایت منجر به توسعههای جدید در این حوزه شود.
شایعه «پایان جهان» که ماهها و روزهای اخیر ذهن بسیاری از مردم زمین را به خود مشغول کرده و حتی باعث نگرانیهایی در برخی کشورهای جهان شده بود، روز گذشته (جمعه) چهره دروغین خود را نشان داد .
اگرچه امکان بروز هر گونه رویداد مرتبط با پایان حیات بطور واضحی دور از ذهن بنظر میرسید، اما توانست دنیای اینترنت را در کنار جیب بسیاری از فرصت طلبان پر کند.
برای قرنها، پایان تقویم مایاها که روز جمعه رخ داد، به عنوان نشانه «پایان جهان» تلقی میشد. امااکنون چهرههای خجالت زدهای در گوشهای از جنوب شرق فرانسه هستند که به عنوان تنها محل امن در جهان ذکر شده بود؛ مگر اینکه واقعا انسانهای فضایی در آنجا وارد شده و چیزی در این مورد گفته نشده باشد.
روز گذشته برخی نقاط جهان که افراد از آنها به عنوان مناطق مورد توجه موجودات بیگانه نام میبردند، شاهد هجوم بیسابقه مردم هراسان برای نجات جانشان از رویدادهای مرتبط با پایان جهان بودند. برای مثال دهکده کوهستانی Bugarach در جنوب شرق فرانسه میزبان خیل عظیمی از مسافران و روزنامهنگاران بود که به همین دلیل به این مکان سفر کرده بودند. در ساعات آخر با حضور پنج هیپی مسلح که قصد داشتند برای جلوگیری از پایان جهان وارد یک دهکده کوهستانی شوند، پلیس فرانسه برای جلوگیری از هرج و مرج بیشتر مجبور به مداخله شد.
در این میان حتی شرط بندیهای زیادی در مورد پایان جهان توسط افراد سادهلوح انجام شده بود.
از آنجایی که استرالیا زودتر از بقیه نقاط جهان قادر به مشاهده طلوع خورشید است، صفحات شبکههای اجتماعی مملو از درخواست افراد در مورد اخبار رویدادها در این قاره شده بود.
صفحه جهانگردی این کشور نیز در پاسخ گفته بود که «بله ما زندهایم!»
دانشمندان تایوانی نیز در پی افزایش توجه مردم به این شایعات یک هرم دو طبقه شبیه سازی شده مایا را با یک تایمر شمارش معکوس پایان جهان بر روی آن ایجاد کردند که جمعیت زیادی را به موزه ملی علوم طبیعی کشانده بود.
در چین پلیس چند صد شهروند را برای انتشار شایعات در مورد 21 دسامبر دستگیر کرد و مقامات آرژانتینی پس از انتشار شایعات در مورد برنامه ریزی برای یک خودکشی جمعی، دسترسی به کوههای مشهور به محل آدم فضایی ها را محدود کرد.
این در حالیست که با نزدیک شدن به زمان پیشبینی شده و نبود هیچ گونه علائم از وجود خطر احتمالی، پیشگویان و فرصتطلبانی که تا دیروز به بازار داغ این شایعات دامن میزدند، تلاش کردند تا آنرا به شکل موجهی تغییر دهند.
یک پیشگوی مکزیکی در نزدیکی ویرانههای تمدن مایا در مکزیک اعلام کرد که این رویداد نه به معنی پایان جهان، بلکه آغاز یک جهان تازه است.
استار جانسن موزر اظهار کرد: مهم این است که ما یک حقیقت مثبت و زیبا را برای خود و سیارهمان در نظر بگیریم، ترس دیگر جایگاهی ندارد چرا که زمان مقرر در بسیاری از نقاط جهان رسیده و هیچ نشانهای از پایان جهان دیده نشده است.
شبکه اجتماعی Imgur تصاویری از پایان شمارشگرها در نیمه شب در منطقه آسیا-اقیانوسیه را با پیامهایی همچون «جهان به پایان نرسید. با احترام، نیوزلند» به نمایش گذاشت.
ناسا برای آرام کردن نگرانیهای بوجود آمده در جهان در مورد پایان جهان، برای بار دوم در ماه جاری یک ویدئوی جدید را منتشر کرد که در آن یک دانشمند ارشد این سازمان تمام شایعات موجود در مورد این رویداد قریبالوقوع را با دلیلهای علمی رد کرد.
دیوید موریسون، دانشمند ارشد و زیست اخترشناس مرکز پژوهش ایمس ناسا در یک فیلم کوتاه برای تصریح اعتقاد سازمان در مورد پوچ بودن شایعات حاضر شد.
این دومین ویدئویی بود که ناسا در تلاش برای کاهش هراس همگانی در ماه جاری منتشر کرده بود. فیلم اول با عنوان «چرا جهان دیروز تمام نشد» با فاصله 10 روز زودتر از موعد اصلی آن که برای روز 22 دسامبر برنامهریزی شده بود، در یوتیوب پخش شد.
با این حال، استفاده این سازمان از یکی از مطمئنترین و پخته ترین دانشمندانش برای پاسخگویی به شایعات نشان داد که ناسا امکان هراس جمعی را بسیار جدی گرفته بود.
دکتر مریسون اظهار کرد: ناسا هزاران ایمیل و تماس را از مردم نگران بخصوص جوانان دریافت کرده است، از این رو تنها گزینه درست این است که دانشمندان ناسا به برطرف کردن این شایعات کمک کنند.
دیروز با به پایان رسیدن تقویم مایاها، جشن سپیده دم کیهانی در مریدای مکزیک، محل تمدن مایاها، به شکل آشفتهای برگزار شد و در آن به شکل مبتدیانه و عجولانهای به افتخار پایان تقویم یک آتش روشن شد.
در ترکیه عدهای در روستای شیرینج شهر ازمیر جمع شده و منتظر بازگشت کشتی نوح بر روی یک تپه شدند. آنها از 10 تا یک را شمرده و هنگامی که از کشتی خبری نشده و جهان به پایان نرسید، دست زدند.
در چین سازمان ملل یک خبر کوتاه را بر روی وبلاگ خود منتشر کرد که در آن فروش هر گونه بلیت برای یک کشتی را که افراد را از پایان جهان نجات خواهد داد، رد کرد.
کارشناسان تاریخ مایا، دانشمندان و حتی ناسا نیز بر این عقیده پافشاری میکردند که نوشتههای مایا نشانگر پایان جهان نبوده است.
جیمز فیتزیمونس، یک کارشناس ناسا در دانشکده میدل بوری به شایعات سال 2000 اشاره و اظهار کرد که این نیز مانند پایان یک دوره و آغاز یک دوره دیگر است.
گفتوگو در مورد روزهای پایانی مایاها باعث ایجاد یک ترافیک عظیم در اینترنت شد اما این تردیدها از یک سنت قدیمی انسانها برای تعیین روز پایانی جهان نشات می گیرد.
اسحاق نیوتن بر اساس محاسبات خود یکبار سال 2060 را زمان ویران شدن جهان خوانده بود.
ویلیام میلر، واعظ آمریکایی پیشبینی کرده بود که مسیح در اکتبر 1844 به زمین برخواهد گشت تا انسان را از گناهانش پاک کند. هنگامی که این پیشگویی محقق نشد، دنبالهروهای وی این روز را «ناامیدی بزرگ» خواندند.
در سال 1997، 39 عضو فرقه دروازه بهشت با این باور که جهان در حال بازیافت است، بطور دسته جمعی در سان دیگو خودکشی کردند تا بر روی یک هواپیمای بیگانه که در پشن یک دنباله دار بود، پرواز کنند.
چندی پیش نیز هارولد کمپینگ، مجری آمریکایی رادیو پیش بینی کرده بود که جهان در 21 مه 2011 به پایان خواهد رسید که بعدها با ناکام ماندن آن، پنج ماه تاریخ این رویداد را به عقب برگرداند.
ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه با غلط خواندن محاسبات مایاها، زمان پایان سال را 4.5 میلیارد سال بعد پیشبینی کرد.
وی اظهار کرده بود: اگر درست به یاد بیاورم، دوره عملکرد خورشید هفت میلیارد یا 14 میلیارد سال است که ما اکنون در وسط آن قرار داریم. این راکتور در آن زمان خاموش شده و پایان جهان فرا خواهد رسید. اما تا آن زمان اتفاقات دیگری نیز برای خورشید افتاده و به یک ستاره کوتوله سفید تبدیل خواهد شد.
به گفته سایت نشنال جئوگرافیک، قوم مایا یک تقویم شمارش بلند را ابداع کرده بودند که از یک دوره 2152 ساله برخوردار بود و در روز 21 دسامبر 2012 به پایان میرسید.
کارشناسان تخمین زدهاند که این سیستم که از دورههای 394 ساله موسوم به «باکتون» ساخته شده، در 3114 قبل از میلاد آغاز شده و حدود 21 دسامبر به باکتون 13 یا 5125 سالگی وارد میشود
به گفته کارشناسان عدد 13 بسیار برای مایاها مهم بوده و پایان این دوره یک مرحله برجسته به شمار میرود اما پایان جهان نیست.
جالبتر اینجاست که بازماندگان قوم مایا در این روزهای پر هیاهو و تلاطم، زندگی عادی خود را پیش گرفته و به هیچ وجه نگران نبودند. به گفته شانون کرینگ بوست، فیلمساز مستند آمریکایی که با چندی از این افراد مصاحبه کرده بود، تقویم مایاها از صدها سال پیش مورد استفاده نبوده و این حضور مجدد آن در عرصه جهان تنها بخشی از فرهنگ عامه غربی است.
اگرچه آن دسته از افرادی که با تصور پایان جهان در روز جمعه ترسیده و با پایان یافتن آن به زندگی عادی خود برگشته بودند، اکنون باید تا روز یکشنبه نیز انتظار بکشند چرا که به گفته یک باستان شناس مکزیکی پایان دوره باکتون 13 از تقویم شمارش بلند مایاها احتمالا در روز یکشنبه است.
چگونگی همجوشی دوتریوم و تریتیوم
در سال ۱۹۵۲ اولین انفجار آزمایشی گرماهستهای باعث آزاد شدن مقدار زیادی انرژی کنترلنشده شد. این آزمایش نشان داد که اگر دمای یک گاز متشکل از ذرات باردار - پلاسما - با چگالی بالا تا حد ۵۰ میلیون درجه کلوین افزایش یابد، باعث ایجاد واکنش همجوشی هستهای در گاز یونیده میشود. پس از انفجار موفقیت آمیز بمب هیدروژنی جستجو برای آزاد کردن کنترل شده انرژی همجوشی شروع شد.
مزیتها
مزیت همجوشی هستهای نسبت به شکافت هستهای مقایسه میشود:
1. منابع سوخت آن بسیار فراوان است. به عنوان مثال دوتریوم حدود ۱۵۳ ۰/۰ درصد اتمی ازهیدروژنهای آب اقیانوسها را تشکیل میدهد. تریتیوم نیز در فرآیند جذب نوترون توسط لیتیوم قابل تولید است.
2. به ازاء هر نوکلئون از ماده سوخت، انرژی تولیدی نسبت به روش شکافت بیشتر است.
3. معضل پسماندهای هستهای را ندارد.
4. اینکه در هنگام وقوع حوادث احتمالی، راکتور همجوشی از کنترل خارج نمیشود.
به عنوان مثالی از انرژی تولیدی در یک راکتور همجوشی میتوان گفت اگر یک گالن از آب دریا را که دارای مقدارکافی دوترون است در واکنش همجوشی استفاده کنیم معادل ۳۰۰ گالن گازوئیل انرژی بدون آلودگی تولید میکند.
برآوردهای انجام گرفته از محدوده انرژی حاصل از انفجار از ۵ مگا تن تا بیش از ۳۰ مگا تن ماده انفجاری تیانتی، و به احتمال زیاد ۱۵–۱۰ مگاتن میباشد. این مقدار تقریبا به اندازه قدرت انفجار هستهای-حرارتی موسوم به قلعه براوو است که توسط ایالات متحده آمریکا در اواخر ماه فوریه سال ۱۹۵۴ آزمایش گردید؛ در حدود ۱۰۰۰ بار قدرتمندتر از انفجار اتمی هیروشیما و در حدود یک سوم قدرت انفجار بمب تزار است که بزرگترین سلاح هستهای آزمایش شده توسط بشر است.
در این انفجار بیش از ۸۰ میلیون درخت در مساحتی بالغ بر ۲۱۵۰ کیلومترمربع ریشهکن شدند و شوک ناشی از انفجار برابر ۵ در مقیاس ریشتر تخمین زده شدهاست. شدت چنین انفجاری قادر به تخریب کلانشهر بزرگی میباشد و احتمال چنین برخوردی به لزوم بحث در مورد راهکارهای انحراف سیارکها تاکید مینماید.
آنها سالها بر روی گلایدرها و وسایل نقلیه مشابه قبل از نخستین پروازشان کار میکردند. آنها همچنین بخاطر ابداع اولین روش منطقی برای هدایت هواپیما اشتهار دارند.
زندگینامه
ارویل در ۱۸۷۱ بدنیا آمد و ۴ سال از برادرش ویلبر بزرگتر بود.آنها فرزند سوم و ششم خانوادهای با هفت فرزند بودند.انها ابتدا به دوچرخه فروشی و دوچرخه سازی روی آوردند.پس از پس اینکه خبری در روزنامه مبتنی بر مرگ یک گلایدر سوار خواندند ترغیب گشتند تا اطلاعاتی در این زمینه کسب کنند.در ۱۸۹۹ (میلادی) گلایدر مدل و در تابستان ۱۹۰۱ (میلادی) اولین گلایدر واقعی آنها برای آزمایش آماده شد.آنها کیتی هاوک را برای این موضوع انتخاب کردند.اما پرواز آن چندان موفقیت آمیز نبود.گلایدر بعدی آنها قناری نام گرفت.سپس مطالعات بیشتر روی این موضوع انجام دادند و دریافتند که از مشکلات محاسباتی رنج میبرند.سر انجام آنها توانستند در ۱۷ دسامبر ۱۹۰۳ اولین هواپیمای خود را ۴ بار به پرواز در آورند.